از ابتدای پیدایش مفهوم هوشمند سازی و شهر هوشمند، همواره تعاریف متعدد و متنوعی در این معقوله منتشر گردیده و ما در این بخش قصد داریم تعدادی از متداول ترین تعاریف را به حضورتان معرفی نماییم. چون شهر هوشمند مفهومی است که توجه فراوانی را در سالهای اخیر در برنامهریزی شهری به خود جلب کرده است. گام اول برای ایجاد شهر هوشمند، درک مفهوم آن است. هر چند مروری مختصر بر ادبیات مرتبط در این حوزه نشان میدهد که مفهوم شهر هوشمند بسیار بحث برانگیز است. در واقع پیدایش اصطلاحات مشابه مانند شهرهای با هوش، شهر مجازی، شهر دانش و شهر دیجیتال به سردرگمی مفهومی این اصطلاح افزوده استSchaffers et al,2011)).
یک شهر هوشمند اغلب از طریق اهداف آن تعریف میشود و هوشمندتر به عنوان کارآمدتر، پایدارتر، عادلانه و قابل زندگی تعریف میشود (Alawadhi et al, 2012 ). مفهوم شهر هوشمند در درجه اول شهر را به عنوان یک سیستم که دارای زیر سیستمهای متعدد است، بررسی میکند (Chourabi et al, 2012). این عملکرد زیر سیستمها به عنوان یک کل در نهایت به آنها اجازه میدهد که به شیوه هوشمند و هماهنگ رفتار کند .(Colldahi et al,2013)
یکی از تاثیرگذارترین تعاریف در ادبیات دانشگاهی توسط دانشگاه صنعتی وین در سال 2007 ارائه شده است. «شهر هوشمند، شهری است که به خوبی در حال اجرای راههای رو به جلو در خصوصیات ششگانه (مردم هوشمند، تحرک هوشمند، حکمروایی هوشمند، زندگی هوشمند، اقتصاد هوشمند و محیط هوشمند) است، که در ترکیبی هوشمند از داراییها و فعالیتهای سرنوشت ساز، مستقل و آگاه شهروندان ساخته میشود» (Mosannenzadeh & Vettoratob,2014).
مسنن زاده و ویتروتوب شهر هوشمند را اینگونه تعریف میکنند: «شهر هوشمند یک شهر پایدار و کارآمد با کیفیت بالای زندگی است که هدف آن مقابله با چالشهای شهری (بهبود تحرک، بهینهسازی استفاده از منابع، بهبود بهداشت و امنیت، بهبود توسعه اجتماعی، حمایت از رشد اقتصادی و حکمروایی مشارکتی) از طریق استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در خدمات و زیرساختها، همکاری بین ذینفعان و سهامداران کلیدی (شهروندان، دانشگاهها، دولت و صنعت) و سرمایهگذاری در سرمایههای اجتماعی است» (Mosannenzadeh & Vettoratob,2014).
کو و همکاران شهر هوشمند را به عنوان یک اجتماعی که یادگیری، نوآوری و سازگاری را آموزش میدهد تعریف کردهاند (Sinkiene et al,2014). در این میان تعدادی اصطلاحات مشابه با شهر هوشمند پدید آمدند (جوامع بیسیم، جوامع باند پهن، جوامع دیجیتال، جوامع شبکهای، انفورماتیک جامعه و جوامع با هوش و…) که در پارهای موارد به جای همدیگر توسط محققان مختلف مورد استفاده قرار گرفته است. این اصطلاحات به سطوح کمتر فراگیر و خاص یک شهر اشاره دارند و مفاهیم شهرهوشمند اغلب آنها را شامل میشود (Caragliu, 2012). از طرفی عنصری که در این اصطلاحات وجود ندارد، مردم است. مردم بازیگران عمده شهر هوشمندند که از طریق تعامل مستمر آن را شکل میدهند. به همین دلیل اصطلاحات دیگر اغلب با مفهوم شهر هوشمند مرتبط هستند.
اما همه اینها حاکی از این است که جوامع تلاشی آگاهانه برای درک و شرکت در یک جهان به شدت متصل را شروع کردهاند (Albert et al, 2009)
کارگاه آموزشی شهرهای هوشمند (2009) شهرهوشمند را بهعنوان شهری که تلاشی آگاهانه برای بکارگیری نوآورانه فناوری اطلاعات و ارتباطات در حمایت از محیط شهری پایدار، متنوع، جامع و فراگیر آغاز کرده است، تعریف میکند.
مرکز مخابرات بینالمللی که بر گروهی از شهرهای هوشمند تمرکز میکند. شهر هوشمند را اینگونه تعریف میکند: «یک شهر پایدار هوشمند یک شهر نوآورانه است که فناوری اطلاعات و ارتباطات و دیگر ابزارها را برای بهبود کیفیت زندگی، کارایی خدمات و عملیات شهری و رقابتپذیری مورد استفاده قرار میدهد، در حالی که اطمینان میدهد که نیازهای نسل حاضر و آینده را با توجه به ابعاد زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی در نظر میگیرد» (Habitat,2015).
مروری بر تعاریف مختلف نشان میدهد معنای یک شهر هوشمند چند وجهی است. هر نویسنده بر جنبههای مختلفی از یک شهر تاکید کرده است. بنابراین سنجش یک شهر هوشمند پیچیده است. از آنجا که هر شهری دارای وضعیت اداری، اقتصادی و اجتماعی خاص خود و همچنین اولویتهای مختلف میباشد. بنابراین تعریف یک سیستم ثابت جهانی با توجه به خصوصیات متنوع شهرها در سراسر جهان ممکن است مشکل باشد. از طرفی تعاریف مطرح شده از طریق شهرهای خاص که خود را هوشمند نامیده اند، جهانشمول نیست و عمومیت ندارد. بنابراین بهتر است ساختارهای اصلی (مدل شهر هوشمند) بهعنوان اساس مفهومپردازی حفظ شود و تعریفهای خاص هر شهر از هوشمندی بر اساس چشماندازها، اولویتها و محتواشان بازسازی شود. در این میان تجزیه و تحلیل عمیق ادبیات نشان میدهد که در تعاریف نویسندگان بر برخی مفاهیم در تعریف شهر هوشمند تاکید ویژهای شده است. بطوریکه استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات در خدمات و زیرساخت های شهری، یکپارچگی سیستم های مختلف در برنامه ریزی و اجرا، همکاری سهامداران مختلف در همه مراحل توسعه شهری، سرمایه گذاری در سرمایه اجتماعی، استقلال در تصمیم گیری، حکمروایی مشارکتی، اتصال و یکپارچگی، خلاقیت، یادگیری و مدیریت منابع مختلف محلی الفبای اولیه مفهوم شهر هوشمند است.